آخرین خبرها

اشکالات اصل 15 قانون اساسی حکومت ایران و لزوم بازنویسی آن - محمد گونیلی

۱۴۰۰.۰۷.۲۸, ۰۷:۳۶
اشکالات اصل 15 قانون اساسی حکومت ایران و لزوم بازنویسی آن - محمد گونیلی

Gunaz.tv

قانون اساسی همه ی کشورها باید هر 19 سال یکبار عوض و بازنویسی شود؛ چون هیچ نسلی حق ندارد و نباید برای نسل های بعدی تعیین تکلیف کند. «توماس جفرسون»

 

اصل 15 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب 28 جولای 1986 می گوید «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.»

 

اصل 15 قانون اساسی حکومت ایران یک اصل کامل، شامل و بی نقصی نیست؛ در این اصل که در آن صحبت از خط و زبان مشترک می رود، نواقص و ابهامات بنیادین وجود دارد. ذهنیت حاکم بر این اصل، غیر مدنی، در ضدیت با قبول تکثرگرایی و پلورالیسم ملی، زبانی و فرهنگی و روند جهانی سازی و یک اصل واپسگرایانه است.

 

این اصل بر اساس ایدولوژی یک ملت، یک زبان و یک کشور زبان و خط فارسی را به مقام خط و زبان رسمی و مشترک تمام مردم ایران ارتقاء و زبانهای ملتهای ساکن در جغرافیای موسوم به ایران را به زبانهای محلی و قومی تنزل داده است.

 

این اصل یک اصل نژاد پرستانه و استعماری قانون اساسی است؛ که با گسترش آگاهی و نهادینه شدن آزادی در کشور باید از اساس تغییر کند.

 

1- اساسی ترین و بنیادی ترین اشکال این اصل آن است كه می گوید «استفاده از زبانهای محلی و قومی فقط در مطبوعات و رسانه های گروهی را قانونی می شمارد و فقط تدریس ادبیات دیگر ملل ساکن در ایران را آزاد اعلام می کند.» و نمی گوید «زبان و خطوط ملل ساکن در ایران همه در برابر قانون برابر هستند و قانون به اجرا و ازادی کاربرد آنها در اسناد، مکاتبات، متون رسمی و اداری کشور و کتب درسی صحه می گذارد و از طرف قانون تضمین می شود».

 

این اصل غیر دموکراتیک و مخالف قوانین یونسکو که می گوید «هر کسی حق تحصیل به زبان مادری را دارد» و همه ی زبانهای رایج در جغرافیای موسوم به ایران و خطوط مربوط به آنها به جز فارسی را غیر رسمی اعلام می کند.

 

2- این اصل با رسمی کردن تنها یک زبان و تنها یک خط (زبان و خط فارسی) و تحمیل آنها به دیگر ملل ساکن در ایران عملا شهروندان ایران را به هموطنان (و همچنین زبان و خطوط رایج در ایران را به زبان و خطوط) درجه یک (فارس) و درجه دو (غیر فارس) تقسیم می کند.

 

3- این اصل به تبعیضات دولتی و سیستم آپارتاید رسمی ملی در ایران که از زمان شکل‌گیری حکومت پهلوی آغاز شده بود برای نخستین بار در سطح قانون اساسی قانونیت می بخشد و حقوقأ آن را تائید می کند و راه را برای به نابودی کشاندن نه تنها زبان ملل ساکن در ایران بلکه به نابودی کشاندن هویت ملی ملل ساکن در ایران قانوناً باز و هموار می کند، فاجعه ی یکسان سازی ملی، هویتی، زبانی و خطی ملتهای ساکن در ایران که برخاسته از ایداولوژی یک ملت، یک زبان و یک کشور که از دوره پهلوی آغاز شده بود را رسمیت می بخشد.

 

4- این اصل از یک طرف بر اساس ایدوئولوژی راسیزم و شوونیسم زبان و خط فارسی را به مقام خط و زبان رسمی کشور ارتقاء دادخ و از طرف دیگر زبانهای ملل ساکن در ایران را به زبانهای محلی و قومی تنزل داده است، در حالیکه اقلاً زبان تورکی، نه یک زبان محلی، بلکه یک زبان سراسری در جغرافیایی موسوم به ایران است.

 

5- این اصل زبان فارسی را به دروغ زبان مشترک مردم ایران نامیده است. در حالیکه فارسی زبان مشترک ملل ساکن در ایران نیست، صرفاً زبان رابط اجباری آنهاست.

 

6- این اصل که همه ی زبانها و خطوط غیر فارس را غیر رسمی می شمارد و پلورالیسم ملی، زبانی، فرهنگی، خطی و حتی اجتماعی را به رسمیت نشناخته و در ضدیت با قبول تکثرگرایی و روند جهانی سازی است.

 

7- ذهنیت حاکم بر این اصل ذهنیتی شونیسمی، راسیزمی و غیر دموکراتیک است. در جهان معاصر و متمدن هیچ مقامی، مخصوصاً در کشورهای که چند زبان رسمی دارند مانند بلژیک، سوئد، نروژ، کانادا، و... حق غیر رسمی اعلام کردن زبان و خط آنها را ندارد.

 

8- این اصل در حالیکه به مسئله ی زبانهای قومی و محلی اشاره می کند، مسئله ی خطوط این زبانها را به فراموشی سپرده است.

 

9- این اصل به عرصه های کاربرد زبانهای دیگر (در مؤسسات و ادارات دولتی؟ یا در مؤسسات و ادارات غیر دولتی؟ یا در هر دو آنها ازاد هست یا نیست) اشاره ای نکرده است. معلوم نیست آیا کاربرد زبان و خطوط ملل ساکن در ایران طبق این اصل فقط در کتب درسي مدارس دولتی ممنوع است و یا در کتب مدارس خصوصی هم ممنوع است؟

 

10_ اين اصل به درستي بين زبانها و خطوط گروههاي ملي غيرمسلمان و مسلمان فرقي نگذاشته است. طبق اين اصل کاربرد خط ارمني ) که خط رسمي يک کشور همسايه يعني ارمنستان (اشغالگر) است (در کتب درسي) ميبايد ممنوع باشد.

 

حال آنکه همه شاهديم که ارمنيان از خط ارمني، هم در کتب درسي و هم در نشرياتشان استفاده ميکنند. به نظر ميرسد در ايران و در عمل اين اصل از طرف مقامات تنها براي اِعمال فشار بر ملتهاي مسلمان غيرفارس و در درجهت نخست به تورکها بکار ميرود.

 

همانطور که در عمل ارمنيها در ايران ميتوانند از الفباي ارامنه استفاده کنند، تورکها هم ميتوانند از الفباي تورکي کشورهای ترکيه و آذربايجان، هم در کتب درسي و هم در نشريات استفاده کنند.

 

يعني الفباي تورکي در ايران همانقدر غيررسمي است که الفباي ارمني. و بر عکس، ميتوان از الفباي تورکي به همان آزادي استفاده نمود که از الفباي ارمني. دولت نميتواند در مناسبت با زبان و خط دو گروه ملي ساکن در ايران، موضع و رفتار تبعيضآميز داشته باشد.

 

11- اين اصل، ديگر اصول قانون اساسي جمهوري اسالمي، مانند اصول ٣ ،٩ و ١٩ را نقض ميکند:

 

اصل ٩ ميگويد: «هيچ مقامي حق ندارد به نام حفظ استقلال و تماميت ارضي کشور آزاديهاي مشروع را، هر چند با وضع قوانين و مقررات، سلب کند.»

 

آزادي ملل ساکن در جغرافیای موسوم به ايران در کاربرد زبان و خطوطشان چه در عرصههاي رسمي و دولتي و چه در عرصههاي غيررسمي و غيردولتي بايد در قانون اساسي قبول و تضمين شود. در حاليکه اصل ۱۵، مشخصاً آزادي کاربرد زبان و خطوط ملل مسلمان غيرفارس به طور رسمي را سلب ميکند.

 

اصل ۳ قانون اساسي مقرر ميدارد که همه ي ايرانيان در مقابل قانون برابرند. در حاليکه صراحتاً طبق اصل ۱۵، ملل غيرفارس در عرصه ي زباني و خطي با ملت فارس برابر نيستند و اين تنها ملت فارس است که زبان و خطش ملي شمرده شده است.

 

اصل ۱۹ قانون اساسي مشخص ميکند که: »مردم ايران از هر قوم و قبيله که باشند از حقوق مساوي برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اينها سبب امتياز نخواهد بود«. در حاليکه اصل ۱۵ به قوم فارس بر ديگر ملل ايران، دقيقاً به سبب زبان و خطش که آنها را منحصراً رسمي اعالم کرده، امتياز و برتريت قائل ميشود.

 

12- کاربرد تعبير خط فارسي در اصل ۱۵ نادرست است. آنچه که قانون اساسي آنرا از موضعي فارس. محورانه «خط فارسي» مي نامد، در حقيقت خط عربي است که براي نيازهاي زبان فارسي (مانند چ٬ گ٬ پ٬ ژ) اصالح شده و به دليل اين اصالحات، "خط فارسي" (به واقع خط فارسي عربي) نام گرفته است. عيناً خط عربي مطابق نيازهاي زبان تورکي (مانند گ٬ چ٬ پ٬ ژ، ئ٬ ؤ٬ ۆ٬ ێ٬ وْ ٬ ڭ و ...)اصلاح ح شده و خط حاصل "خط تورکي" (خط تورکي عربي) ناميده مي شود.

 

13- اگر زبان فارسي حق دارد که خط عربي اصلاح شده براي خود يعني خط فارسي عربي را بکار برد، البته که زبان تورکي هم حق دارد که خط عربي اصلاح شده براي زبان تورکي يعني خط تورکي عربي را بکار برد.

 

مجبور کردن مردم تورک به کاربرد خط ناقص و نامناسب فارسي براي نگارش زبان تورکي٬ حتي براي ديگر زبانهاي رايج در ايران مانند بلوچي و کردي٬ نقض آشکار و موضع راسیستی و شونیسمی قانون گذار است که براي از بیین بردن حقوق زباني و فرهنگي ملتهاي غيرفارس در ايران طراحی شده است.

 

محمد گونیلی

 

 

 

 

Similar News

اخبار منتخب

Most Read