صاحبنظران در پیشبینیهای خود محتاطترند و بر این باورند که تا پایان سال جدید میلادی مشخص خواهد شد در تقابل روسیه و غرب کدام برتر است؟ پاسخ این پرسش بر ایران نیز، که مسکو را «کشوری دوست» میداند، تأثیر فراوان خواهد داشت.
اوایل هفتهٔ گذشته نشست رسانهای وزیر خارجهٔ روسیه که قرار بود به جمعبندی نتایج سال ۲۰۲۲ و پیشبینیهای سال ۲۰۲۳ اختصاص یابد تماماً به محکوم کردن آمریکا محدود شد، به گونهای که به گزارش روزنامهٔ کامرسانت، «در حالیکه اتهامات علیه آمریکا در سالهای اخیر به امری عادی تبدیل شده اما هیچگاه با چنین الفاظی بیان نشده بود و پس از سه ساعت سخنان دیپلمات ارشد روس با خبرنگاران، این ذهنیت تقویت شده که به دیپلماسی، دستکم برای پایان بحران اوکراین، امیدی نیست.»
این گزارش، نشست رسانهای هفتهٔ گذشته را با نشست مطبوعاتی سرگئی لاوروف در یک سال قبل مقایسه میکند، نشستی که اندکی پیش از تهاجم نظامی روسیه علیه اوکراین برگزار شد و او طی آن قصد روسیه برای حمله به اوکراین را قاطعانه رد کرده بود: «اگر یک سال قبل، رویکرد آمریکا با انتقاد روسیه همراه بود، امسال آمریکا به عنوان یک قطب پلید اعلام شد. در عین حال مسکو خود را همتراز واشینگتن میداند و به این نتیجه رسیده که اگر آمریکا اغلب قوانین بینالملل را نادیده میگیرد، روسیه نیز برای خود چنین حقی قائل است.»
درگزارش مفصل دیگر از پیشبینیهای سال جدید، دمیتری ترنین، صاحبنظر سرشناس امور بینالملل، به چهار محور کلیدی در روابط بینالمللی روسیه میپردازد: اوکراین، غرب، شرق و همسایگان. به عقیدهٔ وی، «بحران اوکراین، به تقابل روسیه با غرب به رهبری آمریکا تبدیل شده که امکان مصالحه در آن وجود ندارد و برای روسیه نه تنها از لحاظ امنیت و نقشاش در عرصهٔ بینالملل حائز اهمیت است بلکه برای ثبات داخلی، آیندهٔ رژیم و حتی حفظ حاکمیت ملی تعیینکننده خواهد بود: احتمال میرود به زودی آنچه به عنوان عملیات ویژهٔ نظامی برنامهریزی شده بود، به جنگ میهنی تبدیل شود.»
این کارشناس معتقد است «هدف آمریکا، حذف روسیه از جمع ابرقدرتها، تضعیف ارتش و از بین بردن انسجام ملی و نهایتاً تسلیم کرملین است. اما روسیه از منابع کافی برای ممانعت از تحقق این اهداف برخوردار است از این رو طی ۱۲ ماه آینده خواهیم دید کدام طرف سرانجام پیروز میشود».
از دید این کارشناس، بهرغم نتیجهٔ جنگ اوکراین، خصومت غرب با روسیه و تلاشها برای منزوی کردن مسکو ادامهدار خواهد بود در حالیکه روابط روسیه با همسایگانش کاملاً به سرنوشت جنگ اوکراین بستگی دارد: بلاروس، تنها متحد مسکو باقی میماند؛ تخریب روابط با قزاقستان، تلاش احتمالی مولداوی برای بازنگری در توافقهای ترانسدنیستریا، ازسرگیری جنگ ارمنستان و جمهوری آذربایجان و بحران مرزی بین قرقیزستان و تاجیکستان از تهدیدهای جدی است؛ روابط روسیه با کشورهایی که به تحریمهای غرب نپیوستهاند بهویژه چین و هند نیز همراه با فرصتها و چالشها خواهد بود و ترکیه «همتای دشوار اما ضروری» است.
او بهطور مشروح به روابط روسیه با ایران میپردازد: «سال گذشته ایران یگانه کشوری بود که به روسیه سلاح تحویل داد و در سال آینده نزدیکی مسکو و تهران ادامه خواهد یافت. از این رو بازبینی دیدگاههای روسیه نسبت به ایران ضروری است و از آنجا که این روابط تأثیر مستقیم بر روابط مسکو با کشورهای حوزهٔ خلیج فارس دارد، بهترین رویکرد، پیشبرد ابتکارهای امنیتی در منطقه و تشدید تلاشها برای بهبود تعاملات ایران با همسایگان جنوبیاش است.» از آنجا که از دید این کارشناس، «کاملاً روشن است برجام احیا نمیشود، همکاری روسیه و آمریکا در حفظ نظام عدم گسترش سلاحهای هستهای نیز به تعویق خواهد افتاد یا احتمالاً بهکلی متوقف خواهد شد.»
ازگزارش ها برمیآید کرملین با توجه به نظرسنجیهایی که مخفیانه برگزار میشود اطمینان یافته بهرغم تلفات سنگین در جبهههای اوکراین، موج دیگر بسیج نیروهای ذخیره اعتراض جامعهٔ روسیه را برنخواهد انگیخت، اما در عرصهٔ عمومی، کرملین مدعی است غیر از ۳۰۰ هزار نفر که در ماههای پاییز بسیج شدهاند، نیروهای بیشتر به اوکراین اعزام نخواهد شد.
این سخنان در تضاد کامل با برنامهٔ وزارت دفاع روسیه برای افزایش شمار نیروهای نظامی تا ۱ و نیم میلیون نفر است. برخی صاحبنظران معتقدند این هدف دستنیافتنی است چراکه نه شرایط آموزش و نه امکان تأمین نیازهای این نیروها وجود ندارد: «اعزام هزاران زندانی به جبهه، بسیج نیروهای ذخیره، دریافت پهپادهای انتحاری از ایران، جابهجایی فرماندهان ارشد روس و یا تهدیدهای هستهای باعث نشده روسیه وضعیت جنگ را به نفع خود تغییر دهد اما کرملین دستکم برای بهبود موقعیت خود در عرصهٔ جهانی مصمم است بیتوجه به هزینههای جنگ به آن ادامه دهد.»
رادیو فردا
گوناز تی وی
E